به گزارش خبرگزاری حوزه، میرزای شیرازی(ره) در یکی از خاطرات خود آورده است:
یک وقت در سامرا بین شیعه و سنی اختلاف شدیدی میشود و فیالجمله کشتاری هم اتفاق میافتد. اوضاع اینقدر آشفته بود که مرحوم آقای مجتهدی تبریزی(ره) از قول حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره) نقل میکرد: «باری در سرداب بود که قرار بود بالا بیاورند تا به جای دیگر منتقل شود. هرچه به یکی از حمالهای سامرا گفتیم برو این بار را بالا بیار حاضر نشد و میترسید که اگر به سرداب رود گرفتار شود و او را بکُشند». خلاصه اوضاع در آن زمان اینقدر آشفته بود.
از طرف انگلیسیها پیش میرزای شیرازی میآیند و برای کمک به ایشان میگویند: «هرچه امر بفرمایید در اختیار شما قرار میدهیم و از شما اطاعت میکنیم!». میرزا میفرماید: «بحث ما یک بحث داخلی و خانوادگی است. دو تا برادر با هم یک مسئلهای دارند. این صحیح نیست که غیر(بیگانه) بیاید مداخله کند. خود ما حل میکنیم و مسئلهای نیست که شما بخواهید دخالت کنید».
منبع: کتاب جرعهای از دریا _ ج ۱، ص ۱۱۹